شادی روح شهید بزرگوار محمدرضا حقیقی صلوات
میدانم امسال که ماهی ها میمیرند
از غم شهادت توست ...
شهادت تو را
عروجت را به فلک الافلاک
وصالت را پس از آنهمه غم فراق که به دوش کشیدی...
نمیدانم تسلیت بگویم یا تبریک؟!
من فقط از یک چیز مطمئنم ...
آن هم از معنای لبخندت!
پس:
شهادتت مبارک برادرم!
برادری را در حق خواهر گناهکارت بجا اور!
سلام من و زهرا را به خدا برسان.
مناجات نامه شهید
خدایا! شهدا رفتند و در میدان عشق گوی سبقت ربودند...
خدایا! خود به نفس خود آگاه ترم و از اعمال زشت و دور از ادبم به درگهت با خبر...
خدایا! می دانم جسارت کردم و در برابر عظمتت قد علم نمودم...
خدایا! تو را در بسیاری از موارد فراموش کردم و دنیا مغرورم نمود...
خدایا! اگر گناهانم را نبخشی و مرا عفو ننمایی متحیرم که کجا روم و در کدام خانه را بزنم که خود از وجودت بی نیاز باشد؟
خدایا! بنده ی فراری از درگه مولایش، راهی جز بازگشت به نزد او ندارد.
خدایا! بنده ای فراری و عاصیم؛ چیزی جز عفوت مرا از خشم و غضب ایمن نمی گذارد.
بارالها! چه بسیار مواقعی که با بی شرمی معصیت نمودم ولی تو بجای آنکه رسوا و معذبم نمایی، پرده بر گناهانم کشیدی و آن را برملا ننمودی.
الهی! اگر ذره ای از گناهانم را مردم بدانند، از من گریزان خواهند شد.
خدایا! به عزتت قسم در قیامت هم رسوایم ننمایی.
خدایا! دیگر از فراق شهدا دلتنگ گردیده ام. تا کی بجای عزیزانم عکسشان را ببینم و تا کی در فراقشان بسوزم؟
خدایا! تو را به مقدسات مرا به آنان ملحق گردان!
معبودا! به نفسم ظلم نمودم و با اعمالم آتش دنیا و آخرت را بر خود خریدم...
خدایا با آب بخشش و کرمت آن را خاموش گردان!
رحیما! رهی جز راه ائمه (ع) گزیدم و با اعمالم آنان را آزردم؛ به کرمت آنان را از من راضی ساز!
خدایا! نامه ی اعمالم هر هفته دو بار به خدمت ولی عصر روحی لتراب مقدمه الفدا می رسد؛
ای رحمن! می دانم با نافرمانی های خود مولایم را دل آزرده ام؛
خدایا جوابی ندارم؛ در پیشگاه ولی امر مرا ببخش و دل آن عزیز را از من بدبخت خوشنود نما!
خدایا! در زندگی سختی را به من بچشان! شاید پاک گردیده، لایق دیدارت گردم.
معبودا! آتشی از عشقت در درونم بیفروز تا شعله کشد و سر تا سر وجودم را سوزانده، خاکستر کند.
رحیما! تو از درونم آگاه تری، حاجتم را به رحمتت مستجاب نما!
*******************************************************************************************
پ.ن:20بهمن سال شصت و چهار ساعت11/40شب محمدرضا به بهشت
جاویدان رسید....
ان شالله در دنیا دستگیر و در آخرت شفیعمون باشند....شادی روحش صلوات
لبخند تو خلاصه ی خوبی هاست
لختی بخند...خنده ی گل زیباست...
پیشانیت تنفس یک صبح است
صبحی که انتهای شب یلداست
در چشمت از حضور کبوتر ها
هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست
رنگین کمان عشق اهورایی
از پشت شیشه ی دل تو پیداست
فریاد تو تلاطم یک طوفان
آرامشت تلاوت یک دریاست
با ما بدون فاصله صحبت کن
ای آن که ارتفاع تو دور از ماست